علیعلی، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

نی نی های ناز من وبابایی

دایی جواد

این عکس کارتونی رو دایی جواد از علی درست کرده و برام میل کرده جالبه مگه نه؟ چند تا دیگه هم هست که گذاشتم تو ادامه مطلب: حتما ببینید.   مینا جون محمد جون     ...
30 تير 1392

37هفته ودوروز

امروز رفتم سونو گرافی همه چی ایدا خانوم نرماله.فقط یه چیز جالب توجه بود اونم وزن. واسه وزن نوشته 400+-3220 گرم بقول خاله زهرا اخه حدود رو معمولا 50گرم میزنن نه 400گرم.         ...
29 تير 1392

آسنا جون تولدت مبارک

نمیدونم چه جوری شروع کنم حرفای امروزمو بنویسم الان  روز تا بدنیا اومدن دختر گلم مونده روزها داره برام سخت میشه اخه هم داره هوا گرمتر میشه هم من سنگینتر البته با همه سختیاش ارزششو داره چون داره یه دختر...به جمع 3نفره مون اضافه میشه الان دو روزه ک صبحانه مو به یک چهارم کاهش دادم خدا رو شکر حالم بهتره (این ویرگولو پیدا نمیکنم). امروز یه اتفاق شیرین تو فامیل افتاده هر چند من از وقتی شنیدم دلم بد جور گرفته.(دارم اشکامو پاک میکنم)من خیلی احساساتیم.همه میدونن... اسنا جون خاله دنیا اومده همه خوشحالیم ناراحتیم از اینه که الان مادر جون وخاله مریم بیمارستانن ولی من5ساعت اختلاف فاصله دارم.خاله زهرا ودایی محمد رضا فاصله هاشون بیشتره طفل...
29 تير 1392

کلاغ بیمار

علی جون جک وجونور خیلی دوست داره امروز میخاست یه جوجه کلاغ مریضو معالجه کنه انقد تو افتاب رو سرش واستاده بودی ک وقتی از محوطه اومدی خونه فشارت افتاده بود حال نداشتی نهار بخوری.من یه شربت نمکی بهت دادم کم کم حالت جا اومد ...
26 تير 1392

جنس علاقه

چرا همه چیز تغییر میکنه... ادما همش در حال تغییرن... بهتر بگم عوض میشن...بزرگ میشن...قد میکشن...بالغ میشن...دنبال یه همدم میگردن..از جنس مخالف.. برای رسیدن به ارامش.. وقتی به یه ارام خوب رسیدن(یا بد)(فرقی نداره اینجا).میخوان تشکیل زندگی بدن. (معدود آدمایی هم نمیدن دنبال یک جنس دیگه از آرامش میرن)فرقی نداره انسان همیشه باید دنبال یه چیزی باشه. من منظورم با قشر خودمونه ک تشکیل زندگی دادن.. تازه بعد چند وقت (ویرگول )حالا سال و ماه و ساعتش مهم نیست.مهم تنوعه که باید ایجاد بشه.جنس علاقه شون بهم تغییر میکنه.. جنس علاقه جنس علاقه...یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟ خوب اینو باید از کسایی پرسید که روابط پایدار دارن...البته شرمنده ناپایدارا درک میکن...
26 تير 1392

زن بودن...

این متن رو امروز سمیه تو کلوب نوشت منم خیلی خوشم اومد.مینویسمش: تو یک زنی... لباس خوب بپوش ! برای خودت غذای خوب بپز ! خودت را به صرف قهوه ای در یک خلوت دنج میهمان کن ! برای خودت گاهی هدیه ای بخر ! ... وقتی به خودت و روحت احترام می گذاری .. احساس سربلندی می کند آنوقت دیگر از تنهایی به دیگران پناه نمی بری و اگر قرار است انتخاب کنی کمتر به اشتباه اعتماد می کنی یادت باشد .... برای یک زن عزت نفس غوغا میکند! برای آیدا بانوی مردادی من...
21 تير 1392

علی و صدای قلب آیدا

امروز خوب بود.از صبح بابا خونه بود.بابا ماموریت زیاد میره وقتی خونست کلی کارای عقب افتاده داره.خدا کنه فردا نره اراک اخه با این وضع تنهایی برام سخته.علی هست ولی بازم سخته پسرم خیلی با محبته میترسم از اینکه تولد ایدا براش قابل قبول نباشه و روش تاثیر بزاره.خیلی وقته میخام بخاطر این موضوع برم پیش مشاور ولی بخاطر نبودن بابایی موفق نشدم فردا زنگ میزنم وقت میگیرم. فردا باید برم مهد ازاده علی رو واسه پیش دبستانی ثبت نام کنم.البته علی جون اصلا تمایلی به رفتن به پیش دبستانی نداره.خدا کنه با این موضوع هم بتونه کنار بیاد.اخه پارسال که گذاشتمش مهد یکم از این جور محیط ها زده شده. شنبه قبل مراقبت داشتم همه چی خوب بود 22تیر اخرین سونومه خدا کنه خوب باش...
15 تير 1392
1